داستان فیلم درباره پسری به نام "رانویجی" که علاقه و عشق بسیاری به پدر خود دارد. اما پدرش "بالبیر سینگ" به دلیل مشغله کاری بسیاری که دارد نمی‌تواند آنطور که باید به پسرش توجه کند. بالبیر سینگ در ظاهر یک کارخانه‌دار ثروتمند است اما در دنیای خلاف و مافیا فعالیت می‌کند. سرانجام این گرفتاری‌ها باعث ایجاد اختلافاتی میان بالبیر سینگ و پسرش می شود و ...

فیلم داستان "چیرانجیوی" مرد جوانی که با پنج زن قوی‌الشخصیت از جمله مادرش و خاله‌هایش بزرگ می‌شود. آن‌ها علاقه زیادی به او دارند، اما اغلب با دخترانی که به عنوان پیشنهاد به او معرفی می‌شوند، مخالفت می‌کنند. او در جستجوی دختری مناسب برای خودش است که توسط همه قبول شود و ...

فیلم داستان "ویجی راجندران" پسر یک تاجر ثروتمند است که وقتی پدرش به یک بیماری لاعلاج مبتلا می‌شود، موافقت می‌کند تا کنترل تجارت وی را به عهده بگیرد. اما پس از مرگ غیرمنتظره پدرش، همه چیز تغییر کرده و ...

داستان فیلم در دهه 1970 میلادی اتفاق می‌افتد و در مورد یک جاسوس هندی است که ماموریتی مرگبار را برای افشای برنامه مخفیانه تسلیحات هسته‌ای در قلب پاکستان، انجام می‌دهد؛ جایی که باید بین زندگی حرفه‌ای و شخصی خود با نامزد نابینایش "نسرین" تعادل برقرار کند و ...

فیلم داستان خواهر و برادری است که بعد از مرگ مادرشان، برای انجام مراسم دور هم جمع می‌شوند، و در غم از دست دادن مادرشان سفری برای شناخت یکدیگر آغاز می‌کنند و ...

پس از اینکه سربازی جوان و یتیم نامه ای از طرف یک دختر به نام سیتا دریافت می کند، با ملاقات کردن او زندگی اش برای همیشه تغییر پیدا می کند و ...

فیلم داستان "داس" یک دکتر صادق و تازه کار که برای نجات سایرین از هیچ کاری دریغ نمی کند. از طرفی "دیوا" نیز یک جنایتکار مخوف است که وحشت بر دل تمام مردم هند انداخته است. اما پس از اتفاقاتی این دو با یکدیگر دوستی نزدیکی برقرار می کنند و "داس" تصمیم می گیرد به هر قیمتی شده "دیوا" را اصلاح کند و ...

سرگرد سرسخت ارتش برای انجام ماموریتی به روستای کورنول اعزام می‌شود تا کشور را از یک تهدید خارجی نجات دهد ولی ...

داستان فیلم درباره ی یک راننده ی کامیون بنام "پوشپا راج" می باشد که در جنگل های جنوب هند مشغول فعالیت و کارکردن می باشد، اما خیلی زود متوجه می شود که عده ای در آنجا به قاچاق چوب های قرمز میپردازند و ...

داستان فیلم در مورد مردی به نام سلطان می باشد که توسط گروهی از گانگسترها بزرگ شده است. اکنون سلطان تصمیم دارد این گروه خلافکار را اصلاح کرده تا دست از کارهای اشتباه خود بردارند. در این میان شغلی به عنوان محافظ در یک روستا به وی پیشنهاد می شود که فرصتی مناسب برای عملی کردن نقشه‌اش را فراهم میکند ولی …

یک سردسته اتحادیه دانشجویان که آرزو دارد در مسابفات کریکت ملی بازی کند به سمت رویای خود میرود ولی خشونت و اعصاب بد او تهدیدی جدی برای عشق زندگی اش و رویایش میشود و...

یک سخنران جوان بیگناه، توسط گیتا به اشتباه به عنوان یک منحرف شناخته شده و مورد آزار و تحقیر واقع می‌شود. اما به مرور مشخص میشود که این دو نسبت فامیلی با هم دارند و ماجراها به نحو دیگری رقم میخورد…

داستان فیلم درباره مردی که ایده‌های خلاقانه زیادی در سر دارد و می‌خواهد آینده بشریت را بسازد، ولی در این مسیر با خطراتی مواجه می‌شود و ...

روزی پسری به نام راجا که در بازار کار میکند متوجه می شود که عده ای قصد کشتن رییس پلیس را دارند، پس به کمک او و همسرش می رود. اما خبر ندارد که این افراد قاتلان حرفه ای و باج گیر برای کشتن دشمنان فرد منفوری به نام بایراوا هستند. او در این حین با دختر جوان و جذابی آشنا می شود و هر دو از اخلاق هم خوششان می آید اما راجا متوجه می شود که در شهر خودش بایراوا قصد ایجاد مزاحمت برای خانواده اش را دارد....

داستان فیلم درباره "هری" مردی جوان که به روستایی که مردم آنجا به دو طایفه تلگو و تامیل تقسیم شده اند می رود، آنها همیشه با یکدیگر مشکل دارند به طوری که هیچ کدام حق ندارند به محوطه ی دیگری بروند تا اینکه "هری" عاشق دختری از طایفه مقابل می شود. اکنون او باید دست به کار شود و مشکلات آنها را حل کند ولی ....

وقتی دوی شتی تصمیم می گیرد منابع نفت روستا را به تاراج ببرد و منبع درآمد روستاییان را نابود کند، کریشنا، داماد کدخدای روستا، بزرگ ترین دشمن این گانگستر بی رحم می شود.